زور گیری

همیشه آدمی بودم که به امنیت خوشبین بودم و میگفتم زورگیری وجود نداره و مگه شهر هرته!

حتی تو محله های داغون و خلاف خیز

خلاصه توی پارک راه میرفتیم با دوستم و من یه دونه چیپس گرفتم در حال خوردن بودیم که یهویی یه پسر 24 25 ساله که ته ریشم داشت نشسته بود و گفت چیپسو بده منم فک کردم شوخی میکنه اما دوستم گفت چیپسو بهشون بده شر هسن و میزننمون!

چیپسه برام مهم نبود اما خب بعد از زورگیری به آدم شک وارد میشه...

برچسب‌ها: زورگیری, امنیت, پارک, زورگیر

نوشته شده توسط بی اسم13 در ساعت 18:42 | لینک  |