یک سال بعد

سلام دوباره

نمیدونم هنوز کسی وبلاگمو دنبال می‌کنه یا نه، چون خودمم یادم رفته بود این وبلاگ رو دارم!

ازین یک سال بخوام بگم اینکه دانشجوی داروسازی شدم و هستم، سال دومم ! چیزی که همیشه آرزوشو داشتم، زبان ایتالیایی رو خوب حرف میزنم چیزی که تا پارسال آرزوم بود ، با تمام سختی ها یه تعداد واحد پاس کردم که زیاد نیست اما همون میزان مد نظرمه ، یه دختری رو دوست داشتم طی سه سال از زندگیم... از روز اول هم میدونستم نتیجه ای نداره اما دل کندن سخته الان میتونم بگم رها شدم و بدون اون دارم زندگیمو میکنم

موضوع خاصی نیست اما نگاه که میکنم میبینم خیلی از آرزوهای چند سال قبلم دیگه خاطره شدن و موفق شدم اما هیچوقت راه به پایان نمی‌رسه... کلی آرزوی جدید جایگزین شدن!

و باز پاییز لعنتی! چقدر یک دختری رو دوست دارم اما نمیتونم باهاش باشم ، به حد کافی جذاب نیستم برای داشتن اون شخص و اینکه متاسفانه هرچی آرزو داشتم رو محقق کردم جز اینکه خودمو نمیتونم عوض کنم، از روز اول زندگی غیر جذاب متولد شدم 

نمیدونم امیدوارم یه روزی یه پست جدید بنویسم این مورد رو هم موفق شدم !