و این داستانهای مثلا عشق و عاشقی

ساخت وبلاگ
میدونم زیاد بهم گفتین ته نداره

فک میکنین نمی دونستم؟ 

داستان ازین قراره که عقل درحالی که میدونه به قلب گوش میده، چن وقت پیش درست گفتم که یه دسته دخترا هستن که اصلا نمی دونن غرور چیه، و یه دسته مغرور

همیشه عمیقا از دختری خوشم اومده که مغرور بوده، از دختری خوشم اومده که شاخدار دروغ گغته و میگه راست گفتم

شاید راز جذابیت همینه، مغرور بودن

قبلا مغرور بودم ولی الان حتی نمی دونم غرور چیه

*آدمای مغرور لذت نمیبرن ولی موفقن

**خستگیم در نمیره، هرچی میخوابم بعد که بیدار میشم هنوزم حس میکنم به اندازه چند روز خواب خستمه

نوشته شده توسط بی اسم13 در ساعت 10:15 | لینک  | 
زور گیری...
ما را در سایت زور گیری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bi-esm13 بازدید : 97 تاريخ : جمعه 9 تير 1396 ساعت: 21:24